۱۳۹۱ آذر ۲۹, چهارشنبه

برده داری و مردسالاری 2

تکان‌دهنده است اما نظام مردسالاری بیش از هر چیز به نظام برده‌داری شبیه است. مردسالاری تبعیض بر اساس جنسیت است و برده داری تبعیض بر اساس نژاد و رنگ پوست. هر دو تبعیض بر اساس خصوصیتی است که فرد با آن به دنیا آمده و انتخاب نکرده و در هر دو سیستم ادامه وضعیت برای قشر گسترده‌ای از افراد جامعه کارکرد اقتصادی دارد. مردسالاری هم با نظامی از پیش فرض ها و هنجارها حمایت می شود: زنان ناقص العقل اند و بنا بر طبیعت‌شان باید به خانه‌داری و بچه‌داری اکتفا کنند. آنها از سنین کودکی برای آموختن مهارت‌های لازم آموزش می بینند، در روند جامعه پذیری بچه ها می آموزند که زن و مرد چه نقش های اجتماعی به عهده دارند و از آنها چه انتظاری می رود. آموزش رسمی زنان لزومی ندارد. انتخاب همسر با صلاحدید قیم قانونی انجام و بخصوص در مورد زنان تحمیل می شود. اگر مردی از ازدواجش ناراضی است می تواند پس از استقلال مالی، همسران بعدی را خود انتخاب کند. زنان دارای عقل ناقص و جاذبه جنصی زیادی هستند که برای آرامش مردان و اطمینان از صحت نسب فرزندان، باید با پوشش مناسب؛ تفکیک فضاهای مردانه – زنانه و ارزش‌های اخلاقی حیا و پاکدامنی مهار شوند. خشونت فیزیکی از جانب مردان پذیرفته است و گاه برای تادیب زن یا کودک توصیه می شود اما اگر زنی به دلیل توان جسمی، از خشونت فیزیکی علیه مردان استفاده کند، محکوم می شود. خشونت کلامی - روانی، خشونت جنسی و خشونت مالی هم از سوی مردان مجاز یا قابل تحمل است اما زنان فقط در حیطه خشونت کلامی تحمل می شوند. آنها مجازند مثل کنیز ملاباقر زیر لب غرغر کنند و مردان با بزرگواری آن را نشنیده می گیرند. اگر زنی بیش از این رفتارکند به عنوان سلیطه (سلطه جو) شناخته و ملامت می شود. نظام مردسالاری نظامی فرهنگی کاملا متناسب با ساختار اقتصادی جامعه سنتی (شیوه تولیدی کشاورزی و دامداری است) است؛ در این جامعه قدرت بدنی برای کار و جنگاوری مزیت مهمی است و زنان به خاطر قدرت بدنی کمتر، خشونت و ناامنی فضای عمومی و اسارتشان در سالهای بارداری، شیردهی و بزرگ کردن بین شش تا ده فرزندکه نیمی از آنها در کودکی می میرند، همواره جایگاه فرودست تری دارند؛ امکان اشتغال و استقلال مالی آنها بسیار محدود و کاملا به مردان وابسته هستند. عرف و قانون به عنوان بخش دیگری از این ساختار اجتماعی از این تبعیض سیستماتیک حمایت می کند. مردان و زنان با کمی انعطاف در این سیستم عمل می کنند اما متخلفان مانند زنان آزاد یا مردان زن ذلیل ملامت یا مجازات می شوند و در عین حال ستمگری (ضرب و شتم شدید زن) هم مذموم است اما مساله ‌ای شخصی است و دیگران حق دخالت در آن را ندارند. شکی نیست که رابطه زن و مرد در نظام مردسالاری از نظر عاطفی و روابط خانوادگی بسیار پیچیده تر از رابطه برده - مالک در نظام برده داری است اما الگوی تبعیض سیستماتیک در هر دو نظام یکسان عمل می کند و نتایج هر دو یکسان است: رنج و تلف شدن استعدادها و فرصت زندگی بهتر برای جمعیت مورد تبعیض، ناخوشنودی در افرادی از جمعیت برخوردار به دلیل اجبار به اعمال ناخوشایندی که سیستم را تداوم می بخشد و در نهایت عدم شناخت واقعی، عدم امکان گفتگو و تفاهم بین جمعیت برخوردار و جمعیت مورد تبعیض انگار که غریبه هایی از دو سیاره متفاوتند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر