۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

زنان تجددخواه

در عصر مشروطه و همگام باتحول آگاهیهای فردی و اجتماعی، تعدادی از زنان پیشرو (اغلب مسلمان و وابسته به طبقه متوسط و بالای جامعه ایرانی) بحث آموزش زنان را مطرح کردند و ضمن تاسیس انجمن های زنان و انتشار نشریه، به تاسیس مدارس جدید برای دختران نیز همت گماشتند. و در این راه از یک طرف با سنت گرایان درگیر بودند و از سوی دیگر عامه مردم جاهل به انها اقبالی نداشتند. این حرکت های پیشروانه زنان از سوی محققان فمینیسم به عنوان اغاز جنبش زنان مورد تحسین قرار می گیرد و از سوی صاحبنظران جمهوری اسلامی به عنوان اشاعه فرهنگ غربی محکوم می شود اما بی طرفترین و منظقی ترین تحلیلی که در مورد جنبش زنان تجددخواه در اواخر قاجاریه خواندم از آن سوزان مک الرون است که می گوید:

«با نگاه به تصویر بزرگتری از واقعیت، تجربه های اولیه زنان مسلمان در آغاز قرن بیستم را نخستین گامهای تحول در آموزش دختران دانستن یک تعمیم نادرست و ساده سازی یک واقعیت چند بعدی است که هم اقدامات قبلی دیگر ایرانیان و خارجیان ساکن ایران را نادیده می گیرد، هم بیش از حد بر اهمیت مدارس کوچک و نسبتاً ناشناخته مسلمانان تأکید می کند و هم می خواهد از نظریه "تولد فمینیسم در مشروطه" پشتیبانی کند؛ در حالی که انگیزه های فمینیستی گرچه گهگاه در پایه گذاری مدارس دخترانۀ اوایل قرن بیستم سهمی داشته ولی در مقایسه با انگیزه اصلی ِ "تربیت همسران و مادران بهتر" در حاشیه قرار می گیرد. شاید میزان مقبولیت مردمی آموزش دختران در دهه های پس از انقلاب مشروطه و آنچه در مدارس به دختران یاد می دادند دلیل خوبی برای اثبات این مدعا باشد. از نظر آمار و ارقام، در سال 1927 دختران تنها 17% از تعداد کل دانش آموزان را تشکیل می دادند و تا دو دهه بعد شمارشان حتی دو برابر هم نشد. از نظر مواد آموزشی، برنامه های دولتی آموزش مدارس متوسطه دخترانه در اواخر دهه 1930 با مواد درسی پسران تفاوت داشت و دختران همچنان برای ایفای نقشهای سنتی تعلیم می دیدند. طبق قانون، یک سوم از زمان تحصیل دختران می بایست صرف آموختن آداب معاشرت، تربیت فرزند، پرستاری، خیاطی، هنرهای دستی، خانه داری، و آشپزی می شد. بنابراین، اگر تاریخ نگاری سنّتی را که بر عقاید و رفتار زنان در دوران مشروطیت به عنوان رویدادی بی ارتباط با سدۀ پیشین تأکید می کند کنار گذاریم، و اگر به این دوران در یک قالب گسترده تر تاریخی بنگریم، سال های انقلاب مشروطه دیگر چندان نیز «انقلابی» به نظر نخواهند رسید و ریشه های جنبش زنان تنها محدود به این دوران نخواهد شد.»

منبع: زنان عصر قاجار در عرصه اجتماع، سوزان مک الرون، ایران نامه، سال بیست و سوم، شماره 3و 4، شماره ویژه یکصدمین سال انقلاب مشروطه، پاییز و زمستان 1386