۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

عصر باشکوه حرمسرا

پخش سریال تاریخی ترکی حریم سلطان ( با نام اصلی دوران باشکوه) بهانه‌ای شده است تا تاریخ قرن شانزدهم (گسترش امپراطوری عثمانی، جنگ و جدال میان پادشاهان اروپایی در فرانسه و اسپانیا و ... ) مورد توجه عامه قرار گیرد. نمی‌خواهم درباره داستان‌پردازی ضعیف فیلمنامه که همه حوادث را از خلال حرمسرای مقتدرترین سلطان عثمانی روایت می‌کند، لباس‌های زیادی مدرن هنرپیشه‌های زن و ... تحریفات تاریخی در کم اهمیت دانستن نقش ایران و فرهنگ فارسی در قلمرو عثمانی بنویسم. اتفاقا بیشتر شباهت میان تاریخ عثمانی قرن شانزدهم و عصر صفوی مد نظرم است. سلطان سلیمان قانونی مهمترین سلطان عثمانی بود چون در زمان سلطنت او این سلسله پادشاهی به اوج خود رسید، مرزهای امپراطوری تحکیم شد، سرزمین‌های جدید فتح شد، سیستم اداری و قوانین اصلاح شد و بهبود یافت و بازرگانی و صنعت شکوفا شد. اما سال‌ها حکومت مقتدر با فاجعه تعیین جانشین همراه شد. حرمسرا که لبریز از کنیزان زیبا از نژادهای گوناگن بود، مرکز توطئه و دسیسه‌چینی نیز بود. سلطان سلیمان از سر سوء‌ظن و بدبینی پسر ارشد خود (مصطفی) را که جانشین شایسته‌ای بود کشت و پسر سوم (بایزید) را نیز علی‌رغم تمام شایستگی‌ها به دلیل منازعه با ولیعهد از خود راند و موجبات قتلش را فراهم کرد. در نهایت پس از او سلطان سلیم دوم به قدرت رسید که بی‌لیاقت‌ترین سلطان عثمانی بود. بیشتر اوقات خود را در حرمسرا به میگساری می‌گذراند تا آنجا که او را سلیم خمار نامیدند و با او دوران زوال امپراطوری عثمانی آغاز شد. صد سال بعد همین داستان با تغییراتی اندک در ایران نیز رخ داد. شاه عباس اول به قدرت رسید که مقتدرترین شاه سلسله صفوی بود. سرزمین‌های مورد منازعه با همسایگان قدرتمندش را بازپس گرفت و مرزهای کشور را تحکیم کرد. سیستم اداری و قوانین اصلاح شد و بهبود یافت و بازرگانی و صنعت شکوفا شد. اما سال‌ها حکومت مقتدر با فاجعه تعیین جانشین همراه شد. شاه عباس از سر سوء‌ظن و بدبینی پسر ارشد خود (صفی میرزا) را که جانشین شایسته‌ای بود،کشت و دو پسر دیگرش را کور کرد. در نهایت پس از او، نوه‌اش شاه صفی اول به قدرت رسید که سال‌ها مقیم حرمسرا و معتاد به تریاک بود و از مملکت‌داری چیزی نمی‌دانست، حرمسرا که لبریز از کنیزان زیبا از نژادهای گوناگون بود، مرکز توطئه و دسیسه‌چینی نیز بود و با او دوران زوال سلسله صفوی آغاز شد. نکته اول: حرمسرا در عصر قاجار محل حضور زنان از هر قشر و طبقه ای شد و رویکرد شاهان قاجار در انتخاب جانشین از میان پسرانی که مادرشان قاجاری است، از منازعات جانشینی و قدرت زنان حرمسرا تا حد زیادی کاست. دوران شکوه حرمسرا به پایان رسیده بود. نکته دوم: این چند دهه تاخیر فاز ایران نسبت به عثمانی برایم جالب است. ترک‌ها پنجاه سال زودتر از ایرانیان مشروطه را کشف کردند و در انجام اصلاحات موفق‌تر بودند. حتی در حوزه حقوق زنان چند سال جلوتر بودند و حتی در توسعه اقتصادی نیز. کلا باید روی تاریخ این همسایه زرنگ بیشتر مطالعه کنیم.