۱۳۹۱ شهریور ۱۷, جمعه
خرداد پرحادثه
هیچ حکومتی نیست که شورش مردم را بپذیرد و در مقابل سیل خروشان جمعیت هیجانزده که به قصد تصرف حکومت آمدهاند، دست روی دست بگذارد. اما تدبیر این اوضاع مهلکه غریبی است. دستور تیراندازی به جمعیت به قصد متوقف کردن آن، اداره کردن سربازان و افسران که به موقع دست نگه دارند و رسیدگی به مجروحان که جان دیگری از دست نرود و ... به سخن آسان است.
یکی از نکات بازگو نشده در مورد آشوب خیابانی 15 خرداد همین تدبیر درست علم به عنوان مرد میدان است: تظاهرات چند روزی بود که به صورت پراکنده انجام می شد و در آن روز به اوج رسید. جمعیت قصد تصرف کاخ را داشت و تیراندازی تنها راه متوقف کردن جمعیت بود و سرانجام حکومت از بازماندگان این حادثه تلخ دلجویی کرد:
پس از 15 خرداد، دولت علم به وزیران اقتصاد، دادگستری و کشور ماموریت داد میزان تلفات جانی و مالی ناشی از این واقعه را روشن کنند و برای کمک به خانوادههایی که کسی را از دست دادهاند و همچنین جبران زیان آسیبدیدگان، پیشنهادهایی اراده دهند. این وزیران به نوبه خود هر یک نمایندهای را به این شرح برگزیدند: حاج آقا رضا مجد ( از خوشنامترین معتمدان بازار تهران) از سوی وزیر اقتصاد، بانو ستاره فرمانفرماییان ( پایه گذار و مدیر آموزشگاه عالی مددکاری اجتماعی) ازسوی وزیر کشور و یکی از قضات بلندپایه از سوی وزیر دادگستری. این گروه پس از چندین هفته بررسی دقیق با همکاری دستیارانی که خود برگزیده بودند، شمار تلفات این رویداد تاسفآور را 86 تن کشته و 193 تن زخمی در تهران اعلام و پیشنهاد جامعی برای کمک در هر مورد عرضه داشتند. دولت علم بر همین پایه، اقدام و برای خانوادههایی که سرپرست خود را از دست داده بودند، مقرری تعیین و هزینه تحصیل کودکان خانواده را تقبل کرد. تا فرا رسیدن انقلاب هنوز خانوادههایی بودند که از این بابت از بودجه نخستوزیری ماهیانهای دریافت میداشتند.(منبع)
در ساگرد 17 شهریور چنین سخن گفتن سنگین دلی است اما سال 1357 حکومت مدتها بود که در تنگنا قرار داشت و تیراندازی به جمعیت بی دفاع تنها شکاف میان حکومت و مردم را قطعی و امکان مصالحه را غیرممکن کرد. دیگر فرصتی برای جبران نبود.
(مقایسه با خرداد 88 به عهده خودتان)
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
منبع: http://sillyboy.blogfa.com/post-57.aspx
پاسخحذف