۱۳۹۱ شهریور ۳۰, پنجشنبه
زمستان در تهران قجری
هر چند که طبقات تهیدست با منقلی از ذغال افروخته خود را گرم می کنند، باز از برکت چفت و بستهای ناجور در و پنجره ها، می توان گفت که مواردی از خفگی در اثر گاز ذغال تقریبا به هیچ روی پیش نمی آید؛ و نیز به علت وجود همین نقص است که بوی نامطبوع در اتاقهای ایران به آن اندازه که در اروپا در اتاق های فقیران هست، آزاردهنده نیست و به همین جهت خنازیر بندرت دیده می شود و از امراض سرماخوردگی در آنجا تقریبا خبری نیست.
پی نوشت: هفتهی بینالمللیِ کتاب است ظاهراً. اگر دوست دارید و حوصله دارید، دست دراز کنید و نزدیکترین کتاب را بردارید و بروید صفحهی ۵۲، جملهی ۵. نام کتاب را ننویسید. قاعدهی این بازی را هم کنارش بنویسید.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
برای آنها که حدس نزدند، متن از سفرنامه پولاک است. پزشک اتریشی که در عصر ناصری برای تدریس در دارالفنون به تهران آمد و جراحی به شیوه پزشکی نوین را به ایرانیان آموخت. خاطراتش از کاملترین خاطرات در مورد جامعه ایرانی عصر ناصری است.
پاسخحذف